مشکل ما فقط ننوشتن یک انشای خوب در ساختمان حرفه راه نیست بلکه در قسمت دیکته هم مشکلاتی داریم، در دوره عباسی حاکم یکی از شهرهایی که در جوار رودخانه دجله بود نامهای برای خلیفه مینویسد و در نامه میگوید که من قصد دارم در اینجا یک پل بسازم و درخواست اجازه میکند، خلیفه در پاسخ میگوید که آیا قبل از این، ایرانیها در آن منطقه پلی ساختهاند یا نه؟ حاکم میگوید نه! پیشازاین هیچ پلی در این ناحیه ساخته نشده است، خلیفه میگوید پس حتماً آن منطقه ظرفیت ساخت پل را ندارد و این کار بیهوده است و وقتی با اصرار زیاد حاکم روبهرو میشود، میگوید به شرطی اجازه ساخت پل را میدهم که اگر خراب شد، تمام هزینهها را از اموال شخصی خودت بازگردانی و حاکم میپذیرد.
در طول مدت یکسال پل خراب میشود و حاکم مجبور میشود هزینهها را از اموال خود جبران کند، آن میزانی که خلیفه عباسی به تجربه تاریخیایرانیان در این سرزمین اعتماد داشت، وزارتهای راه و شهرسازی ما در طول این چند سال اعتماد ندارند، البته منظور این وزارت راه نیست بلکه دوران معاصر و از زمانی که توسعه مفهوم جدیدی به خود گرفت را عرض میکنم، در این مورد میتوان مثالهای زیادی ارائه کرد.
شواهد یکراه تاریخی بین ری و کاشان وجود دارد که مثلاً کاروانسرای قصر بهرام، کاروانسرای مرنجاب در این مسیر قرار میگیرند، خب مگر غیر از این است که بهترین راهها کوتاهترین، هموارترین و امنترین راهها هستند؟ در این موضوع تفاوتی ندارد که در 10 هزار سال قبل باشیم یا امروز، تحت هر شرایطی یک راه خوب باید این سه ویژگی را داشته باشد، راه تاریخی بین ری و کاشان 20 کیلومتر کوتاهتر از اتوبان فعلی است، این موضوع جای تأمل جدی دارد.
در زمان هخامنشیان پایتخت زمستانی، شهر شوش بود و پایتخت تابستانی همدان، راه تاریخی شوش به همدان 135 کیلومتر کوتاهتر از راه فعلی و موجود است، با این مسئله که در آن زمان نمیتوانستند مثل امروز پل بزنند یا تونل حفر کنند و یا اتومبیل نبود که شیبهای زیاد را بتوانند کنترل کنند یعنی طی طریق در آن زمان بسیار سخت بود، یعنی ما در دیکتههایی هم که مینویسیم خوب عمل نمیکنیم.
چند روز قبل که کمی هوا منقلب شد، گوینده رادیو میگفت، اتوبان زنجان به تبریز بستهشده بود، اتوبان بسته بود، نه گردنه اسدآباد و یا نه گردنه حیران، اتوبان بستهشده بود اما جاده قدیم زنجان تبریز بدون مشکل به کار خود ادامه میداد، قبلاً این رکورد را اتوبان قزوین به زنجان داشت اما بازهم جاده قدیم قزوین به زنجان هم هیچوقت بسته نمیشد، در کشور ما اکثر نقاط زیستی از روستا گرفته تا بزرگترین شهرها بنابر شواهد، هزاران سال سابقه زیست وجود دارد، یعنی در تهران به شهادت بانوی هفتهزارساله تهرانی که کشف شد، بیش از هفت هزار سال سابقه زیست داریم و همینطور در ری، کاشان، قم و دیگر بخشها، خب بین این نقاط حتماً میبایست راهها ارتباطی وجود میداشت لذا راه یک پدیده جدیدی نیست.
در این 10 هزار سال که بشر در این فلات یکجانشین شده است ما تجربه ساخت راه داریم، در زمانی که جیپیاس وجود نداشت، جرثقیل وجود نداشت و امکانات خاصی در اختیار نداشتیم، اما راههایی میساختیم که کوتاهتر و امنتر از راههای امروز بود، جالب است بدانیم که 80 درصد راههای امروز ما منطبق بر راههای تاریخی است و تقریباً مشکل جدیای ندارند و اگر مشکلی هست به دلیل سرعت اتومبیلها است که زیاد شده و با تغییرات جزئی اصلاح میشود و الا در کولاکها بسته نمیشوند و 20 درصد خلاف مسیرهای تاریخی است و هرچه مشکل هست در این 20 درصد است به خاطر اینکه مثل خلیفه عباسی به تجربه تاریخیایرانیان اعتماد نکردیم.
مشکل اینجا است که در بین مشاورین راهساز و بهطورکلی مجموعه راهسازی هیچ مطالعه تاریخیای وجود ندارد، در همین البرز 12 مسیر تاریخی وجود دارد، چند مورد از راهها منطبق بر این 12 مسیر است؟ غیر از راه فیروزکوه و جاده رشت هیچکدام منطبق بر مسیرهای تاریخی نیست و مشکلات موجود ناشی از همین بحث است، لذا قدم اول در اصلاح وضعیت موجود راهها اعتماد کردن به تجربه تاریخیایرانیان است.
*رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی