آرمان بیات/ کارشناس و تحلیلگر صنعت هوانوردی
نگرش ارتقا سطح اجتماعی و اقتصادی کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه، همواره بر پایه توسعه حملونقل و مشخصا حملونقل هوایی بوده است. کشورهایی که به درستی به این درک رسیدهاند که مدیریت زمان در تعاملات و اصل ارتباطات در رشد اجتماعی طبقات و اقتصاد ملی و محلی آنها، تاثیرات اجتنابناپذیر دارد.
حملونقل هوایی که شاخهای تاثیرگذار در صنعت هوانوردی است، این فرصت را ایجاد میکند که شبکهای از ارتباطات را فراهم آورد تا اقتصاد مکمل با فرهنگ اجتماعی، همچون آب مایه حیات وارد چرخه توسعه مناطق شود.
بر افکار تئورسینهای توسعه بخش این امر پوشیده نیست که ابتداییترین بستر حملونقل هوایی، فرودگاه است. احداث فرودگاهی که باید بر اساس مطالعات اجتماعی و اقتصادی مناطق و با در نظر گرفتن افق پیشرو در یک چشمانداز مشخص و توان کشور در حوزه بهرهبرداری حملونقل هوایی باشد.
با توجه به اشراف بر منطقه غرب مازندران و شرق گیلان با محور شهرستان رامسر به عنوان قطب گردشگری کشور، ضرورت توسعه پایدار آن شهرستان را به قطع یقین توسعه فرودگاه میدانم که این خود فرصتی برای برقراری شبکه پرواز به دیگر مقاصد اقتصادی و صاحب سرمایه و بعد توریستی و زیارتی کشور است و راه را برای ورود آب حیات به منطقه هموار میسازد که به عنوان یک اصل باید مورد توجه قرار گیرد تا یک قشر خاص به عنوان هدف توسعه رامسر مورد نظر قرار گیرند. قشر صاحب سرمایه و فرهنگ که میتوانند سرمایه خود را به منطقه منتقل نمایند.
بر کسی پوشیده نیست که عمده دلیل توسعه مناطق مرکزی استان مازندران، برکت وجود دسترسی راه جادهای به خصوص مسیرهای معروف به جاده چالوس و هراز است. متقاضیان سفر به شمال ایران، پس از طی مسافتی زمینی و ورود به جلگه زیبای شمال کشور، نیازی بر ادامه مسیر ما بین ۱ الی ۲ ساعت راه زمینی به سمت غرب نمیبیند و این عدم انگیزه خود عاملی بر عقیم ماندن منطقه ویژهای همچون رامسر است که تنها شهر قرارگرفته ما بین دریا و جنگل در کل ایران اسلامی است.
بنابراین توسعه منطقه نیازمند دسترسی جامعه سرمایهدار داخلی و خارجی با برقراری شبکه مستقیم پرواز و فرکانس روزانه است که فرودگاه رامسر نقش درخشان به عنوان پورت ورودی و خروجی این قشر از جامعه بازی خواهد نمود که توسعه آن از ضرروتهای بنیادی منطقه است.
حال باید توجه داشت که مفهوم توسعه فرودگاه چیست؟ آیا احداث باند جدید پرواز و عدم بازنگری در ساختار پذیرش و ترخیص مسافر و احداث ترمینال و تکنیکال بلاک و دیگر تجهیزات، توسعه معنی میگیرد؟
فرودگاه رامسر از قدیمیترین فرودگاههای ایران است که در دهه ۴۰ شمسی مورد بازنگری و توسعه ابتدایی به عنوان یک فرودگاه محلی با محور تشریفات قرار گرفت. در دهه پایانی حکومت پهلوی، این فرودگاه میزبان هواپیماهای سبک با مالکیت شخصی صاحبان سرمایه کشور بود و البته هواپیمایی ملی ایران (هما) و از سال ۱۳۵۶ شرکت هواپیمایی پارس (آسمان بعدی)، نسبت به برقراری پروازهای برنامهای ما بین تهران - رامسر و بالعکس اقدام نموده بودند.
پس از انقلاب شکوهمند اسلامی نیز شرکت هواپیمایی آسمان که حاصل ادغام ۴ شرکت هواپیمایی کوچک قبل از انقلاب بود و پس از تاسیس رسمی در تیر ۱۳۵۹پروازهای برنامهای خود را به شهر رامسر ادامه داد که تا به امروز ادامه دار بوده است و البته شرکتهای هواپیمایی دیگری همچون ساها و پاریز، موقتا برنامه پروازی به این شهر داشتند.
در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد شمسی همواره مطرح بود که البته در فرایندهای سازمان هواپیمایی کشوری که در آن مقاطع مالک فرودگاههای کشور بود، در اولویت قرار نمیگرفت و نهایت در دولت نهم و به سال ۱۳۸۵طی سفر استانی ریاست جمهور وقت، توسعه فرودگاه مشمول مصوبات استانی دولت قرار گرفته و رسما کار اجرایی توسعه در دستور قرار میگیرد.
حال این که این توسعه به چه معنی است خود جای بحث دارد که در حوصله این یادداشت نیست و تنها به این نکته اشاره میکنم که نگاه احداث یک فرودگاه بزرگ و بینالمللی بدون بررسی چشمانداز نیاز منطقه و عدم مطالعات لازم اجتماعی و تحلیل در نظام اقتصادی و ناوگان شرکتهای هواپیمایی، تضمینی در جهت بهرهبرداری تجاری و توجیهآور فرودگاه توسعه یافته نخواهد بود و عدم اراده لازم و پیشبینیهای سیاسی و اقتصادی منجر به فرایندی طولانی ۱۰ ساله شده است که آن هم منتهی به احداث تنها یک باند پرواز به عنوان یکی از اولین باندهای بتونی کشور به طول نزدیک به ۲۸۰۰ متر گردیده است و عملا فازهای اساسی در بخش های رمپ، اپرون، ترمینال جدید، تکنیکال بلاک و دیگر تاسیسات مورد نیاز ارائه خدمات عملیات هوانوردی و فرودگاهی به سرانجام نرسیده است که البته خود نیازمند سرمایهگذاری اساسی است.
فرودگاهی همچون رامسر و شهری در سطح شهرستان رامسر قطعا نیازمند برقراری شبکه پرواز روزانه به شهرهای مختلف با هواپیماهایی که به اصطلاح Short haul یا کوتاه برد گفته میشود که عموما به هواپیماهای باریکپیکر زیر ۱۰۰ صندلی اطلاق میگردد.
ناوگانی که کشور همواره نیازمند آن است و این فقدان در غالب یک چالش ملی نیز مطرح است که قالب بدنه ناوگان هوایی حملونقل هوایی ایران برد متوسط و بلند با ظرفیت بیش از ۱۵۰ مسافر است و این خود تضادی در بهرهبرداری تجاری و بازرگانی شرکتهای هواپیمایی در برقراری شبکه پرواز به فرودگاه رامسر خواهد بود.
بنابراین باید این نکته را در نظر گرفت، افتتاح باند پروازی جدید فرودگاه رامسر به معنای افتتاح مجموعه فرودگاه جدید نیست و قطعا با هدف بهرهبرداری از ظرفیتهای چشمگیر باند جدید، احداث و تکمیل فازهای دیگر پروژه فرودگاه رامسر نیز به همان اندازه دارای اهمیت است.
باند پروازی که به جرات زیباترین در کشور و حتی در منطقه خاورمیانه است اما شهرستان رامسر برای یک شرکت هواپیمایی انگیزهای بابت پرواز هواپیماهای برد متوسط و یا برد بلند و پهنپیکر نخواهد بود و اگر هم مورد رغبت قرار گیرد، صرفا برای حداقل پرواز در هفته است و یقینا برقراری شبکه پرواز به شهرهای جنوبی کشور و حتی حاشیه خلیج فارس نیازمند هواپیماهایی تا ظرفیت ۱۰۰ صندلی است که بتوانند به اصطلاح فرکانس پروازی روزانه برقرار کنند.
برقراری این مسیرهای جدید، فرصت انتقال افکار و شخصیتهای جدید با توان اقتصادی را با حداقل زمان زیر ۲ ساعت پرواز از کل کشور و حتی دیگر کشورهای منطقه به شهر رامسر فراهم خواهد کرد که لازم است نظام اداری و مدیریت شهری این شهرستان، خود را برای جذب چنین فرصت طلایی آماده کنند و امیدوارم فازهای بعدی توسعه فرودگاه رامسر نیز در دستور اقدام قرار گیرد.
افزایش ظرفیت پذیرش هواپیما تا سطح ایرباس یا مشابه آن که هواپیمایی پهنپیکر است را نمیتوان هدف حاصل از توسعه نام نهاد بلکه این فرودگاه نیازمند هواپیماهای کوتاه برد تا شعاع عملیاتی ۳ ساعت و ظرفیت زیر ۱۰۰ صندلی است که البته این خود نیازمند باندی به طول ۲۸۰۰ متر نیز نبود اما این باند پرواز و دیگر سطوح پروازی پیشبینی شده در طرح که فعلا به دلایلی محقق نشده است میتواند، نیم نگاهی به آینده باشد که شهرستان رامسر را توسعه یافته خواهد دید.